صفر داغدار محرم و واقعه کربلا است که چهلم روز عاشورا را با خود دارد و سپس 28 صفر داغ رحلت پیامبر گرامی اسلام (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) بر دل تازه می شود و آخرین سوگ این ماه شهادت امام رضا (ع) «پیشوای غریب» است.
امام جواد(ع) فرمود: خدا پدرم را رضا لقب نهاد. زیرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمین از او خشنود بوده اند. به طوری که خلق و خوی نیکوی امام، سبب رضایت و خشنودی دوستان، نزدیکان و حتی دشمنان می شد.
حضرت علی بن موسی الرضا (ع)، هشتمین امام از سلاله پاک رسول خدا (ص) در سحرگاه آخرین روز ماه صفر سال 203 هجری قمری به شهادت رسید. نام مبارک ایشان علی و کنیه آن حضرت، ابوالحسن و مشهورترین لقب ایشان رضا به معنای خشنودی است.
حضرت امام رضا (ع) در یازدهم ذیقعده الحرام سال 148 هجری در مدینه منوره دیده به جهان گشود. در سن 35 سالگی عهده دار مسوولیت امامت و رهبری شیعیان شد و حیات ایشان مقارن بود با خلافت خلفای عباسی که سختی ها و رنج بسیاری را بر امام روا داشت.
هنگامی که حضرت امام رضا (ع) بعد از پدر، مسوولیت رهبری و امامت را به عهده گرفت، برای آگاهی و پاسخ به پرسش های مردم درباره معارف اسلامی، سفرهای متعددی انجام داد. امام سفر خود را از مدینه به بصره آغاز کرد تا بتواند به طور مستقیم با مردم دیدار کند و درباره همه کارها به گفت و گو بپردازد دوران حیات و امامت امام رضا (ع)، اوج گیری گرایش مردم به اهل بیت و دوران گسترش پایگاه های مردمی این خاندان است.
امام همه توانایی خود را در توسعه پایگاه های مردمی صرف کرد. پیوند مردم با امام، پیوند فکری بود و از قهرمانی عاطفی نشان داشت. اما این پایگاه ها نمی توانست راه را برای حکومت و در دست گرفتن قدرت سیاسی هموار سازد. از این روی، بیشتر قیام هایی که مسلمانان و پیروان با اخلاص، با نظر امام رضا (ع) برپا کردند، در تناقض ها و اختلاف های داخلی از یکدیگر جدا می شدند و احیانا با یکدیگر در جنگ و ستیز بودند.
امام رضا (ع) در این مرحله خود را آماده می کرد تا مهار حکومت را به دست گیرد، اما به نحوی که خود می خواست نه آنگونه که مامون اراده می کرد. این تصویری از دوران امام است که در تفسیر دو رخداد مهم یعنی مساله ولایتعهدی و نیز مساله پیشنهاد خلافت به امام از سوی مامون راهگشا شد.
در این دوران خاندان عباسی از نام آل محمد (ص) سوء استفاده کرده و وانمود می کردند که پیرو همان خط آل علی هستند. حتی لباس سیاه بر تن می کردند و می گفتند: این پوشش سیاه، لباس ماتم شهیدان کربلا و زید و یحیی است و عده ای از سرانشان، مدعی بودند که برای آل علی کار می کنند.
خلفای خاندان عباسی از همان روزهای نخست سلطه خود، میزان نفوذ علویان را می دانستند و از آن بیم داشتند و سخت گیری هایی که از همان دوران آغازین حکومت عباسی علیه امام رضا (ع) به عمل آمد، گواهی بر این بیم و وحشت عباسیان از اهل بیت (ع) و علاقه مردم به آنان است.
این نگرانی تا دوران مامون ادامه یافت. او می دید که چگونه سرنوشت خلافتش در معرض تندبادهایی قرار گرفته که از هر سو بر آن می تازد.
مامون در کنار این نگرانی، از هوش و جدیتی راهگشا برخوردار بود، بنابراین دست به ابتکاری تازه زد و موضوع ولایتعهدی را پیش کشید. هرچند در این زمینه نیز، تدبیر امام (ع ) او را ناکام ساخت.
امام در گفتگویی با مامون درباره ولایتعهدی فرمود: همانا ولایتعهدی هیچ امتیازی را بر من نیفزود. هنگامی که من در مدینه بودم فرمان من در شرق و غرب نافذ بود و اگر از کوچه های شهر مدینه عبور می کردم، عزیرتر از من کسی نبود. مردم پیوسته حاجاتشان را نزد من می آوردند و کسی نبود که بتوانم نیاز او را برآورده سازم مگر اینکه این کار را انجام می دادم و مردم به چشم عزیز و بزرگ خویش، به من می نگریستند.
مدتی از روزگار زندگانی امام رضا (ع) همزمان با خلافت هارون الرشید بود. در این زمان است که مامون برای عملی کردن هدف خود، به یکی از خدمتکاران خویش دستور داد تا امام را با زهر مسموم کند.
دستور مامون اجابت شد و بعد از گذشت چند ساعت زهر اثر کرد و حال حضرت دگرگون شد و صبح روز بعد در سحرگاه روز 29 صفر سال 203 هجری قمری این امام بزرگوار در سن 55 سالگی به شهادت رسیدند.
امام جواد (ع) به قدرت و اراده الهی و به دور از چشم دشمنان، بدن مطهر ایشان را غسل داده و بر آن نماز گذاردند و پیکر پاک ایشان با مشایعت بسیاری از شیعیان و دوستداران آن حضرت در مشهد مقدس دفن شد و از آن روز این مکان، زیارتگاه عاشقان و دوستداران بارگاه ملکوتی حضرت علی بن موسی الرضا شد.
بسیاری از مشتاقان و عاشقان ولایت همزمان با ایام شهادت علی بن موسی الرضا(ع) خود را با پای پیاده و یا با هر وسیله ای به مشهد مقدس می رسانند تا ارادت خالصانه خود را به محضر این امام رئوف عرضه بدارند.
ایرنا